سید علی مومنی - توی گودال ، اونقده نیزه زدن که رفتی از حال
شور قتلگاهی
سید علی مومنی
توی گودال ، اونقده نیزه زدن که رفتی از حال
[لطفاً برای دریافت مداحی و مشاهده متن به ادامه مطلب بروید...]
فایل صوتی :
توی گودال
اونقده نیزه زدن که رفتی از حال
توی خون می غلطیدی زدی پر و بال
الف قامت زینب دیگه شد دال
توی گودال
رفتی از حال
معجرم سوخت ،
افتادی تو ته گودال و پرم سوخت
تازیانه رفت بالا ، پیکرم سوخت
سیلی خورد رقیه ی تو ، جگرم سوخت
جگرم سوخت
بد آزردن
رباب و کتک زدن ، گهواره بردن
نه فقط گهواره که ، گوشواره بردن
روی نیزه ها سر ، شیرخواره بردن
گهواره بردن
غم و ماتم
دور زینب تو ریخت یه مشت نامحرم
به رباب حرمله می خندید دمادم
می زدن به زخم ما با طعنه مرهم
غم و ماتم
نیمه جونه
دم به دم رقیه می گرفت بهونه
دعا می کردم فقط زنده بمونه
شمر و خولی و سنان با تازیونه
نیمه جونه
تو نبودی
از رو نیزه ها دل منو ربودی
سراپای بچه ها شده کبودی
غرورم شکست محله ی یهودی
تو نبودی